تک بیت های " گ "
آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

     قاسمي صيرفي (قمي)

گرد سر خيال تو گردم كه مي زند

روزي هزار حرف به من از زبان تو

محمد قهرمان

گذر عمر نه زانگونه كه حافظ فرمود

بود سيلي كه تماشا ز سر پل كرديم

نواب صفا

گفت ديشب گريه ها كردم به يادت گفتمش

چشمه گاهي از درون سنگ پيدا مي شود

مشفق كاشاني

گردش چشم به مستي ز من اي دوست متاب

كه مرا قبله ي جان آن خم ابروست هنوز

صائب تبريزي

گر چه اميد ظفر با لشكر بر گشته نيست

مي كند صيد دل آن برگشته مژگان بيشتر

اوحدي مراغه اي

گويند: چون بگفتي تَرك دل خود آخر

ما ترك دل نگفتيم آن تُرك مي ربايد

ليلي كسري

گرد پيري كه نشسته ست به زلف و سر ما

در بهاي غم عشقي است كه بفروخته ايم

كليم كاشاني

گر ز غمت شكست دل راز تو فاش كي شود

گنج نهفته تر شود ، خانه اگر خراب شد

سرعت آملي

گر بداني لذت جور و جفاي خويش را

شكر نعمت ها بجا آري خداي خويش را

فكري اردوبادي

گفتي ز هجر مي نهمت داغ بر چگر

صد داغ بر دل است مرا ، اين يكي دگر

گدايي دهلوي

گهي جان ، منزل غم شد گهي دل

غمت را مي برم منزل به منزل

شيداي اصفهاني

گر جان رقيبي به توام زنده چرا؟

ور جان مني چه مي كني پيش رقيب؟

محتاج اصفهاني

گر ز من ياد كند ور نكند مخدوم است

پادشه را چه تفاوت ؟ كه گدا محروم است

كاشف خجندي

گفتم كه بخور باده ، گرفت و به زمين ريخت

گفتم كه چرا؟ خنده زد و گفت كه مستم

خاك تن افسرده به غربال ستم بيخت

در بزم طرب لطف و عتابش به هم آميخت

جامي

گر چه دشمن تر از آن شوخ ندارم دگري

يعلم الله كه ز جان دوست ترش مي دارم

امين كاشاني

گفتم كه دلم هست به پيش تو گرو

دل بازده ، آغاز مكن قصه ي نو

افشاند هزار دل ز هر حلقه ي زلف

گفتا دل خود بجوي و بر دار برو

انسيه موسويان

گاهي سر زده ديوانه وار

كوتاه به ديدنم بيا ، رگبار بهار باش

واله داغستاني

گشود چون سر غمنا مه ام به قاصد گفت

برو و بگو كه بميرد ز غم ، جواب اين است




تاريخ : دو شنبه 29 دی 1393برچسب:مجموعه تک بیت ها , تک بیت های " گ ", | 12:45 | نويسنده : زهره |